به گزارش مشرق، تحلیلگر ارشد اندیشکده آمریکایی «رَند» که همواره مواضع ضد ایرانی داشته، در یادداشتی نوشته است: «رئیسجمهور بعدی آمریکا شاید پس از تصدی این پست، با چندین بحران بینالمللی روبرو شود و ایران شاید یکی از چالش برانگیزترین این بحران باشد».
وی در فاکس نیوز نوشت: «علی رغم لفاظی شدید حزبی(اختلاف جمهوریخواهان و دموکراتها)، امضای برجام بین ایران و گروه 1+5 برای آمریکا مفید بوده است چرا که ایران اغلب ذخایر اورانیومش را از کشور خارج کرده، تعداد سانتریفیوژهایش را کاهش داده و بازرسیهای بینالمللی فراگیر را پذیرفته که این مسائل کار را برای تهران به منظور تولید سلاحهای اتمی بسیار سختتر کرده است اما برجام اختلافات اساسی بین آمریکا و جمهوری اسلامی از بین نبرده است».
کارشناس آمریکایی مانند دیگر تحلیلگران و مقامات غربی ادعاها درباره «حمایت ایران از تروریسم» و «حقوق بشر» را تکرار کرده و بر دلخوری خود از حمایت ایران از سوریه تاکید کرده است.
او در یادداشتش ادامه داد: «اگرچه انتخاب حسن روحانی(به عنوان رئیسجمهور) در سال 2013 برجام را ممکن کرد اما به اعمال تغییرات عمده در ایران منجر نشده است».
تحلیلگر اندیشکده رند در ادامه ضدیت خود با رهبر معظم انقلاب و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را آشکار میکند چرا که به گفته او، آنها «منافع آمریکا در منطقه را به چالش میکشند».
وی مینویسد: «ایران در سال 2017 انتخابات ریاست جمهوری دارد و روحانی احتمالا با چاشی شدید از سوی دستگاه محافظهکار حاکم مواجه خواهد شد. (آیتالله) خامنهای در ماههای اخیر انتقادهای تندی ضد برجام مطرح و ادعا کرده که به دلیل "خیانت" آمریکا، برجام سبب تقویت اقتصاد ایران نشده است».
در ادامه مطلب کارشناس آمریکایی آمده است: «در حالی که برجام سبب کاهش برخی تنشها در روابط آمریکا-ایران شده، اما شاید یک ایران سرکش بخواهد با فشار بر محدودیتهای توافق هستهای و چالش سازی برای منافع آمریکا در خاورمیانه به طرز تهاجمیتر از قبل، رئیسجمهور جدید آمریکا را بیازماید. واشنگتن به جای جستجوی برای تعامل بیشتر با ایران که زمانی امید به آن وجود داشت، شاید باید سیاستهای سختتری ضد رژیم ایران اتخاذ کند».
وی ادعا کرد: «برخی حامیان برجام امید داشتند که توافق به گرمی روابط بین تهران و واشنگتن و شاید حتی پایان دشمنی بین دو کشور منجر شود. در تئوری و نظریه، رسانههای غربی اغلب روحانی را به عنوان "میانهرو" نمایش میدهند که با توافق تقویت خواهد شد و قادر به پیش بردن دستورکارش برای آزادسازی ایران چه از منظر اقتصادی و چه سیاسی خواهد شد اما در مقام عمل و واقعیت، ریاست جمهوری روحانی در تحقق اغلب قولهایش ناکام بوده است».
تحلیلگر آمریکایی افزود: «اقتصاد ایران برای طبقه متوسط بهبود نیافته است و علی رغم رفع تحریمهای مرتبط به هستهای، اغلب بانکهای بین المللی همچنان از تعامل با ایران امتناع میکنند».
او در ادامه ادعا میکند: «بهای نازل نفت برای اقتصاد ایران فاجعه بار بوده است اما این شاید تا حد زیادی از کنترل روحانی خارج بوده است اما رئیسجمهور هرگز درصدد حرکت علیه نقش سیاسی یا اقتصادی سپاه پاسداران نبوده و سبب شده این نهاد که قویترین بازیگر نظامی و امنیتی ایران است، دستورکار داخلی و خارجی ایران پس از برجام را تعریف کند».
تحلیلگر آمریکایی با تاکید بر اینکه «بزرگترین ناکامی روحانی شاید ناتوانی او در کاهش شکاف بین منافع آمریکا و ایران در خاورمیانه باشد»، ادعا کرد: «رئیسجمهور و وزیر خارجه با استعدادش شاید مخاطبان و هم صحبتهای مناسبی برای دیپلماتهای آمریکایی و اروپایی باشند اما آنها قادر نیستند یا خواهان آن نیستند که سیاستهایی را به منظور ترویج ثبات منطقه در پیش گیرند».
وی مدعی شد: «سپاه پاسداران تحت فرماندهی ژنرال قاسم سلیمانی دهها هزار جنگجوی شیعه را برای جنگیدن به نفع تهران در عراق و سوریه و شاید فراتر از آن، به خدمت گرفته است. در حالی که شاید ایران به همراه متحدان آمریکا در عراق با افراد موسوم به دولت اسلامی(داعش) جنگیده است با این حال این کشور به ترویج فرقهگرایی کمک کرده است؛ فرقهگرایی که به دمیدن در شعلههای درگیری در منطقه ادامه میدهد». کارشناس اندیشکده رند میافزاید: «در همین حال، قایقهای تندروی ایرانی در خلیج فارس کشتیهای آمریکایی را آزار دادهاند و (آیتالله) خامنهای خواستار مقاومت بیشتر در برابر حضور آمریکا در منطقه شده است».
او در ادامه ادعاهایی درباره وضعیت حقوق بشر در ایران و اقدامات دستگاه قضایی ایران مطرح کرده است.
تحلیلگر آمریکایی تصریح کرد: «به طور کلی آن اشتیاقی که در نتیجه انتخاب اول روحانی پدید آمد بعید است در انتخابات 2017 خودش را نشان دهد. نادر است که روسای جمهور ایران در دور دوم ببازند اما روحانی احتمالا با مقاومت زیادی نه تنها از سوی رقبای سیاسی محافظه کارش بلکه از سوی میلیونها ایرانی که ابتدائا از تلاشهایش برای بهبود شرایط کشور حمایت کردند، مواجه شود».
این کارشناس درباره آینده ادعا میکند: «(آیتالله) خامنهای، سپاه پاسداران و حتی رئیسجمهور جدید(ایران) شاید رئیسجمهور جدید آمریکا را که خودش با چندین بحران بینالمللی مواجه است بیازمایند. چالشهای ایران میتواند به شکل فعالیتهای سوال برانگیز اتمی یا حتی اقدامات پر مدعاتر و قاطعانهتر در خلیج فارس و خاورمیانه باشد».
وی ضمن تاکید بر اینکه تاکنون برجام توانایی ایران برای ساخت بمب اتمی را از بین برده، افزود: «اما رئیسجمهور بعدی آمریکا باید یک سیاست گستردهتر در قبال ایران اتخاذ کند؛ سیاستی که فراتر از اجرای برجام یا تعامل دیپلماتیک با ایران برود».
او در ادامه مدعی شده است: «آمریکا هم اکنون نیروهای نظامی زیادی و متحدان به خوبی مجهز و مسلح شدهای برای مقابله با ایران در خاورمیانه دارد اما رئیسجمهور بعدی باید بر رفتار رژیم ایران در داخل کشورش تاکید کند».
تحلیلگر آمریکایی ادعا میکند: «برای آمریکا حفظ حضور نظامی قوی در منطقه یا فروش تسلیحات بیشتر به متحدانش کافی نیست و این تلاشها باید به همراه انتقادات شدید از نقض حقوق بشر ایران انجام شود به ویژه با توجه به اینکه شاید ناامیدی مردم ایران از دولت روحانی هستیم».
وی ادامه داد: «علاوه بر این، آمریکا باید حمایت خود را از گروههای ایرانی که در تلاش برای جامعه مدنی قویتر هستند افزایش دهد. برخیها شاید از روابط و پیوندهای آمریکا با چنین گروههایی به عنوان مشروعیت زدایی کردن از آنها انتقاد کنند اما با توجه به نبود اصلاحات معنادار از داخل ایران، آمریکا باید از آسیبپذیریها(ضعفهای) داخلی رژیم ایران سود بجوید».
این تحلیلگر غربی توصیه میکند: «تمرکز آمریکا روی ترویج دموکراسی اغلب به شکستهای گذشتهاش در قبال "تغییر رژیم" در خاورمیانه پیوند خورده است اما این بدان معنا نیست که نمیتواند به عنوان یک سیاست با ارزش باشد».
وی مدعی میشود: «به نظر میرسد که امیدواری به تنشزدایی آمریکایی-ایرانی به سر آمده است. تا زمانی که حکمفرمایی (آیتالله) خامنهای و سپاه پاسداران ادامه دارد، ایران علاقه و منفعتی در اصلاحات یا بهبود روابط با آمریکا ندارد».
در پایان مطلب این تحلیلگر آمریکایی آمده است: «رئیسجمهور بعدی آمریکا باید با عملگرایی، برجام را اینطور ببیند که به منافع آمریکا سود میرساند بدون اینکه آمریکا احساس محدود شدن توسط آن داشته باشد».
وی در فاکس نیوز نوشت: «علی رغم لفاظی شدید حزبی(اختلاف جمهوریخواهان و دموکراتها)، امضای برجام بین ایران و گروه 1+5 برای آمریکا مفید بوده است چرا که ایران اغلب ذخایر اورانیومش را از کشور خارج کرده، تعداد سانتریفیوژهایش را کاهش داده و بازرسیهای بینالمللی فراگیر را پذیرفته که این مسائل کار را برای تهران به منظور تولید سلاحهای اتمی بسیار سختتر کرده است اما برجام اختلافات اساسی بین آمریکا و جمهوری اسلامی از بین نبرده است».
کارشناس آمریکایی مانند دیگر تحلیلگران و مقامات غربی ادعاها درباره «حمایت ایران از تروریسم» و «حقوق بشر» را تکرار کرده و بر دلخوری خود از حمایت ایران از سوریه تاکید کرده است.
او در یادداشتش ادامه داد: «اگرچه انتخاب حسن روحانی(به عنوان رئیسجمهور) در سال 2013 برجام را ممکن کرد اما به اعمال تغییرات عمده در ایران منجر نشده است».
تحلیلگر اندیشکده رند در ادامه ضدیت خود با رهبر معظم انقلاب و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را آشکار میکند چرا که به گفته او، آنها «منافع آمریکا در منطقه را به چالش میکشند».
وی مینویسد: «ایران در سال 2017 انتخابات ریاست جمهوری دارد و روحانی احتمالا با چاشی شدید از سوی دستگاه محافظهکار حاکم مواجه خواهد شد. (آیتالله) خامنهای در ماههای اخیر انتقادهای تندی ضد برجام مطرح و ادعا کرده که به دلیل "خیانت" آمریکا، برجام سبب تقویت اقتصاد ایران نشده است».
در ادامه مطلب کارشناس آمریکایی آمده است: «در حالی که برجام سبب کاهش برخی تنشها در روابط آمریکا-ایران شده، اما شاید یک ایران سرکش بخواهد با فشار بر محدودیتهای توافق هستهای و چالش سازی برای منافع آمریکا در خاورمیانه به طرز تهاجمیتر از قبل، رئیسجمهور جدید آمریکا را بیازماید. واشنگتن به جای جستجوی برای تعامل بیشتر با ایران که زمانی امید به آن وجود داشت، شاید باید سیاستهای سختتری ضد رژیم ایران اتخاذ کند».
وی ادعا کرد: «برخی حامیان برجام امید داشتند که توافق به گرمی روابط بین تهران و واشنگتن و شاید حتی پایان دشمنی بین دو کشور منجر شود. در تئوری و نظریه، رسانههای غربی اغلب روحانی را به عنوان "میانهرو" نمایش میدهند که با توافق تقویت خواهد شد و قادر به پیش بردن دستورکارش برای آزادسازی ایران چه از منظر اقتصادی و چه سیاسی خواهد شد اما در مقام عمل و واقعیت، ریاست جمهوری روحانی در تحقق اغلب قولهایش ناکام بوده است».
تحلیلگر آمریکایی افزود: «اقتصاد ایران برای طبقه متوسط بهبود نیافته است و علی رغم رفع تحریمهای مرتبط به هستهای، اغلب بانکهای بین المللی همچنان از تعامل با ایران امتناع میکنند».
او در ادامه ادعا میکند: «بهای نازل نفت برای اقتصاد ایران فاجعه بار بوده است اما این شاید تا حد زیادی از کنترل روحانی خارج بوده است اما رئیسجمهور هرگز درصدد حرکت علیه نقش سیاسی یا اقتصادی سپاه پاسداران نبوده و سبب شده این نهاد که قویترین بازیگر نظامی و امنیتی ایران است، دستورکار داخلی و خارجی ایران پس از برجام را تعریف کند».
تحلیلگر آمریکایی با تاکید بر اینکه «بزرگترین ناکامی روحانی شاید ناتوانی او در کاهش شکاف بین منافع آمریکا و ایران در خاورمیانه باشد»، ادعا کرد: «رئیسجمهور و وزیر خارجه با استعدادش شاید مخاطبان و هم صحبتهای مناسبی برای دیپلماتهای آمریکایی و اروپایی باشند اما آنها قادر نیستند یا خواهان آن نیستند که سیاستهایی را به منظور ترویج ثبات منطقه در پیش گیرند».
وی مدعی شد: «سپاه پاسداران تحت فرماندهی ژنرال قاسم سلیمانی دهها هزار جنگجوی شیعه را برای جنگیدن به نفع تهران در عراق و سوریه و شاید فراتر از آن، به خدمت گرفته است. در حالی که شاید ایران به همراه متحدان آمریکا در عراق با افراد موسوم به دولت اسلامی(داعش) جنگیده است با این حال این کشور به ترویج فرقهگرایی کمک کرده است؛ فرقهگرایی که به دمیدن در شعلههای درگیری در منطقه ادامه میدهد». کارشناس اندیشکده رند میافزاید: «در همین حال، قایقهای تندروی ایرانی در خلیج فارس کشتیهای آمریکایی را آزار دادهاند و (آیتالله) خامنهای خواستار مقاومت بیشتر در برابر حضور آمریکا در منطقه شده است».
او در ادامه ادعاهایی درباره وضعیت حقوق بشر در ایران و اقدامات دستگاه قضایی ایران مطرح کرده است.
تحلیلگر آمریکایی تصریح کرد: «به طور کلی آن اشتیاقی که در نتیجه انتخاب اول روحانی پدید آمد بعید است در انتخابات 2017 خودش را نشان دهد. نادر است که روسای جمهور ایران در دور دوم ببازند اما روحانی احتمالا با مقاومت زیادی نه تنها از سوی رقبای سیاسی محافظه کارش بلکه از سوی میلیونها ایرانی که ابتدائا از تلاشهایش برای بهبود شرایط کشور حمایت کردند، مواجه شود».
این کارشناس درباره آینده ادعا میکند: «(آیتالله) خامنهای، سپاه پاسداران و حتی رئیسجمهور جدید(ایران) شاید رئیسجمهور جدید آمریکا را که خودش با چندین بحران بینالمللی مواجه است بیازمایند. چالشهای ایران میتواند به شکل فعالیتهای سوال برانگیز اتمی یا حتی اقدامات پر مدعاتر و قاطعانهتر در خلیج فارس و خاورمیانه باشد».
وی ضمن تاکید بر اینکه تاکنون برجام توانایی ایران برای ساخت بمب اتمی را از بین برده، افزود: «اما رئیسجمهور بعدی آمریکا باید یک سیاست گستردهتر در قبال ایران اتخاذ کند؛ سیاستی که فراتر از اجرای برجام یا تعامل دیپلماتیک با ایران برود».
او در ادامه مدعی شده است: «آمریکا هم اکنون نیروهای نظامی زیادی و متحدان به خوبی مجهز و مسلح شدهای برای مقابله با ایران در خاورمیانه دارد اما رئیسجمهور بعدی باید بر رفتار رژیم ایران در داخل کشورش تاکید کند».
تحلیلگر آمریکایی ادعا میکند: «برای آمریکا حفظ حضور نظامی قوی در منطقه یا فروش تسلیحات بیشتر به متحدانش کافی نیست و این تلاشها باید به همراه انتقادات شدید از نقض حقوق بشر ایران انجام شود به ویژه با توجه به اینکه شاید ناامیدی مردم ایران از دولت روحانی هستیم».
وی ادامه داد: «علاوه بر این، آمریکا باید حمایت خود را از گروههای ایرانی که در تلاش برای جامعه مدنی قویتر هستند افزایش دهد. برخیها شاید از روابط و پیوندهای آمریکا با چنین گروههایی به عنوان مشروعیت زدایی کردن از آنها انتقاد کنند اما با توجه به نبود اصلاحات معنادار از داخل ایران، آمریکا باید از آسیبپذیریها(ضعفهای) داخلی رژیم ایران سود بجوید».
این تحلیلگر غربی توصیه میکند: «تمرکز آمریکا روی ترویج دموکراسی اغلب به شکستهای گذشتهاش در قبال "تغییر رژیم" در خاورمیانه پیوند خورده است اما این بدان معنا نیست که نمیتواند به عنوان یک سیاست با ارزش باشد».
وی مدعی میشود: «به نظر میرسد که امیدواری به تنشزدایی آمریکایی-ایرانی به سر آمده است. تا زمانی که حکمفرمایی (آیتالله) خامنهای و سپاه پاسداران ادامه دارد، ایران علاقه و منفعتی در اصلاحات یا بهبود روابط با آمریکا ندارد».
در پایان مطلب این تحلیلگر آمریکایی آمده است: «رئیسجمهور بعدی آمریکا باید با عملگرایی، برجام را اینطور ببیند که به منافع آمریکا سود میرساند بدون اینکه آمریکا احساس محدود شدن توسط آن داشته باشد».